دست نوشته

دل نوشته

دست نوشته

دل نوشته

سکوت خطرناکتر از حرفهای نیشدار است.
بدونه شک کسی که سکوت میکند روزی حرفهایش را سرنوشت.
به شما خواهد گفت...

خیلیـــــــــ خســـــــــــتمـــــــ

ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩﯾﺪﯼ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺳﮓ ﻣﯿﺮﻩ ﺯﯾــﺮ ﻣﺎﺷﯿــﻦ ﻭ
ﺯﺧﻤﯽ ﻣﯿﺸﻪ ؟!ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺧﻮﺩﺵ ُ ﻣﯽ ﮐﺸﻮﻧﻪ ﺍﻭﻥ ﻭﺭ ﺟﺎﺩﻩ ..ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﺴﯽ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﺷﻮ ﺑﺒﻨــﺪﻩ ..ﺍﻧﺘﻈـﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﮐﺴﯽ ﯾﻪ ﮐﺎﺳﻪ ﺁﺏ ﺑــﺬﺍﺭﻩ ﺟﻠﻮﺵ ..ﻓﻘﻂ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺑﺮﻩ ﯾﻪ ﺟــﺎﯾﯽ ﮐــﺰ ﮐﻨﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﺧﻮﺩﺵ
ﺑﺴــﺎﺯﻩ ..ﺑــﺮﻩ ﯾﻪ ﺟـﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺣــﺪﺍﻗﻞ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺶ ﺳﻨــﮓ
ﻧــﺰﻧﻪ !!!ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯽ ؟! ..ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻮﺩﻡ ُ ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻢ ﺍﻭﻥ ﻭﺭ ﺟــﺎﺩﻩ ..ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺑﻐﻠﻢ ﮐﻨﯽ ...ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻡ ﺣﺎﻟﻢ ُ ﺑﭙﺮﺳﯽ ...ﯾﺎ ﺯﺧﻢ ﻫﺎﻡ ُ ﺑﺒﻨﺪﯼ ...ﻓﻘﻂ ..ﺍﻭﻥ ﺳﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺸﺘﺖ ﻗﺎﯾﻢ ﮐــﺮﺩﯼ ُ ﯾﺎ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺯﻣﯿﻦ
ﯾﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺑﺰﻥ ﻭ ﺑﻌﺪﺵ ﺑــﺮﻭ !!ﺧﯿــﻠﯽ ﺧﺴﺘﻢ ..

به سلامتـــــــــــــــــــــــــی تو ....

به سلامتـــــــــــــــــــــــــی تو ....

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ زل زدی به مانیتور...

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﻟﺖ ﻭﺍﺳـﻪ ﯾﻪ ﺑـﯽ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺗﻨﮕـﻪ ...

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺑﻐﻀﺘـﻮ ﺟﻠﻮ ﻫﻤــﻪ ﻗﻮﺭﺕ ﻣﯿـﺪﯼ ﮐﻪ ﯾﻪ ﻭﻗﺖ ﮔـﺮﯾــﻪ ﻧﮑﻨـﯽ !!!

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺁﻫﻨﮕـﯽ ﮔﻮﺵ ﻣﯿــﺪﯼ، ﻓﻘﻂ ﯾﺎﺩ ﯾـﻪ ﻧــﻔــــﺮ ﻣﯿـﻔﺘﯽ !!!

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺗﺎ ﻣﯿﺎﯼ ﺣــﺮﻑ ﺑﺰﻧـﯽ ﻭ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻨـﯽ

 

ﺳـﺮﯾـﻊ ﻣﯿﮕـﯽ : ﺑﯿــــﺨﯿـــــــــــــــﺎﻝ !!!

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺷــﺒﺎ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﺗﻨـﻬﺎﯾــﯽ ﻭ ﺑـﯽ ﺭﻭﯾـﺎ ﺑﻮﺩﻥ،

 

ﻫﺪﻓﻮﻥ ﺗﻮ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑـﯽ ...!!!

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺗﻮ ﺩﻧـﯿــﺎﯼ ﻣﺠـﺎﺯﯼ ﻏﺮﻕ ﺷُـﺪﯼ ...

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺣﺘـﯽ ﺗﻮ ﺩﻧـﯿــﺎﯼ ﻣﺠـﺎﺯﯼ ﻫـﻢ ﺧﻮﺩﺗـﻮ ﮔـﻢ ﮐﺮﺩﯼ !!!

 

ﺗﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺣﺘـﯽ ﺩﯾﮕـﻪ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧـﯽ ﭼﻪ ﻣـﺮﮔﺘـﻪ ،

 

ﻭ ﭼـﻪ ﺭﯾﺨﺘـﯽ ﺑﺎﯾــﺪ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺧﺎﻟـﯽ ﮐﻨـﯽ ... !!!

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺧـﯿـﺎﻧـﺖ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻭ ﺭﻓﯿـﻘﺖ ﺩﯾـﺪﯼ

 

ﻭ ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﺑﻐﺾ ﻭ ﻧـﮕﺎﻩ ... !!!

 

ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﻧـﺎﻣــﺮﺩﯼ ﺭﻭ ﺩﺭﺣﻘﺖ ﺗـﻤـﻮﻡ ﮐﺮﺩﻥ،

 

ﻭ ﻫﻨــﻮﺯﻡ ﺩِﻟِﺖ ﺑﻠﺪ ﻧﯿــﺴﺖ ﻧﺒﺨﺸﺘﺸﻮﻥ !!!

 

ﺁﺭه ﺭِﻓﯿــــــــــــــــــــﻖ ...

 

ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘـﯽ ﺗــﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯِﺕ ﻣﺜﻞ ﻣـﻦ ﻃﻮﻓـﺎﻧـﯿـﻪ !!!

دوستت دارم...که برایت مینویسم...

خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم... خیلی

دختر و پسری که

سلامتی پسری که یه روز عاشق شد. . .

سلامتی دختری که یه روزعاشق شد. . .

سلامتی پسری که اندازه یه نگاه هم به عشقش خیانت نکرد. . . 

سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت. . .

سلامتی عشق پاکشون. . .

سلامتی اون همه خاطره ها و شیطنت هاو دیووونه بازی های زیر بارون

قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها. . .

سلامتی دوستی که زیراب پسرو به دروغ زد. . .

سلامتی دختری که حرف دوست مثل خواهرش رو باور کرد. . .

سلامتی دختری که بی خبر خطش خاموش شد. . .

سلامتی اون قسم ها اون دوست دارمهایی که هیچوقت تحویل داده نشد. . .

سلامتی پسری که هر چی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت. . .

سلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد. . .

سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود برگرده و دلشو بدست بیاره بره خواستگاری. . .

سلامتی ۲۱ ماه پست دادن ها و لحظه شماری ها دور بودن ها. . .

سلامتی روزی که پسر دعوت شدبه جشن عقد عشقش. . .

سلامتی اون شب. . .

سلامتی اون دوستایی که بخاطر حال پسر بغض داشتن

اما پسر خندیدتا جشن خراب نشه. . .

سلامتی اون خنده ی زوری. . .

سلامتی عروسی که ماه شده بود. . .

سلامتی عاقدی که اومد. . .

سلامتی شناسنامه ها. . .

سلامتی بغض پسر. . .    سلامتی بار اول. . .

سلامتی بغض پسر. . .    سلامتی بار دوم. . .

سلامتی بغض پسر. . .   سلامتی بارآخر. . .

سلامتی پلاک زنجیری که پسر واسه زیر لفظی روز عقدش گرفت تو جیبش موند. . .

سلامتی زیر لفظی که یکی دیگه داد. . .

سلامتی پسری که هنوز امید داشت که به عشقش میرسه. . .

سلامتی اجازه بزرگترها. . .

سلامتی بله. . .

سلامتی بغض پسر. . .سلامتی چشم خیس دوستان. . .

سلامتی اون حلقه  که جایگزین حلقه پسر شد. . .

سلامتی ماشین عروس. . .

سلامتی سستی زانو. . .سلامتی سیاهی چشم. . .

سلامتی اون شب. . .

سلامتی پاکت سیگار و نخهایی که با نخ قبلی روشن شد. . .

سلامتی فرداش. . .

سلامتی مهمونی که دختر گرفت. . .

سلامتی دوستایی که جمع شدن. . .

سلامتی شب و روزایی که سخت گذشت. . .

سلامتی دوستی که به دختر گفت اون حرفو به دروغ گفت از رو حسادت. . .

سلامتی دختری که با تمام وجود گریه کرد. . .

سلامتی تیغی که تیز بود. . .سلامتی رگ دست. . .

سلامتی دختری که خودکشی کرد. . .

سلامتی لحظه ای که به پسر خبر دادن . . .

سلامتی ملاقات تو بیمارستان. . .

سلامتی اون ۵ و ۶ دقیقه ی تنها با دختر. . .

سلامتی اون چشمای نیمه باز خیس. . .

سلامتی شرم دختر. . .سلامتی صبر پسر. . .

سلامتی قسمهایی که پسر به دختر داد تا فراموش کنه که زندگیش خراب نشه. . .

سلامتی قسم جون پسر. . .

سلامتی قبول کردن دختر. . .

سلامتی لحظه خداحافظی. . .

سلامتی چشمای خیس. . .سلامتی یه عمر تنهایی. . .

سلامتی حرفایی که نمیشد گفت ولی یه متن شد. . .

سلامتی خنده هایی کودکی که توی راه بود. . .

سلامتی دختری که مادر شد. . .

سلامتی پسری که حسرت پدر بودن تا ابد به دلش موند. . .

سلامتی هق هق هایی که پست شد تا دلی آروم شه. . .

سلامتی امشب. . .

سلامتی همه ی عاشقایی که هر گز به عشقشون نرسیدن

واز دور نگران یکی یه دونه شون بودن و با بغض با سکوتشون گفتن آهای غریبه

این که دستش توی دستای تویه همه دنیای منه

خیلی مراقبش باش.

مهم ترین سایز

مهمـ ترین سایزے ڪه ادَمـ باید بِدونـﮧ

سایزِ دَهنِشـﮧ→ اونوقت اندازه

دَهنش حَرف میزنـﮧ

عمر کوتاشت

[​IMG]

تو نیستی سرد و یخ بندون

تموم فصلا پاییزه

گذشتن از تو واسه من ، گذشتن از همه چیزه

عکس دختر زیبای خفته

خداوندا ! ما را وسیله آرامش قرار ده ؛

کاری کن ...

- هر کجا نفرت هست ، ما پیام آور عشق باشیم .
- هر کجا شکی هست ، ما پیام آور ایمان باشیم .
- هر کجا دردی هـست ، ما پیام آور درمان باشیم .
و هر کجا ناامیدی هست ، ما پیام آور امید باشیم 

با تو هستم سنگ دل

ﺭﻭﺯﯼ 1000 ﻣﺮﺗﺒﻪ،900 جمله ﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ

ﺭﺍﺩﺭ800ﺟﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﻪ700 ﺯﺑﺎﻥ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﺍﯼ

600 ﻧﻔﺮﻣﻄﺮﺡ ﮐﺮﺩﻡ 500. ﻧﻔﺮﺍﻧﻬﺎ،400 ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ

300 ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺭ200 ﺑﺮﮔﻪ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﻭﻣﻦ

100 ﺑﺎﺭﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﺩﺭ 90 ﺭﻭﺯ،ﺭﻭﺯﯼ 80ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ

ﻭ 70 ﺟﻤﻠﻪ ﺭﺍﺗﻮ60ﺑﺎﺭ ﺩﺭ 50 ﺭﻭﺯ،ﺭﻭﺯﯼ 40ﺑﺎﺭ ﺑﺮﺍﯼ

ﺧﻮﺩﺕ ﺗﮑﺮﺍﺭﮐﺮﺩﯼ30 ﺗﺎﯼ ﺍﻧﺮﺍ ﺁﻣﻮﺧﺘﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ20 ﺭﻭﺯ

ﺍﺯﺗﻮ 10ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ، 9ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺑﻪ 8ﺳﻮﺍﻝ ، 7ﺗﺎﺟﻮﺍﺏ

ﺭﺩ ﺩﺍﺩﯼ،ﺩﺭﻓﺎﺻﻠﻪ ﯼ 6 ﺭﻭﺯ 5ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺗﻮﺭﺍﺑﻪ 4 ﺿﯿﺎﻓﺖ

ﺩﻋﻮﺕ ﮐﺮﺩﻡ ، 3ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﺮﺩﻡ،2 ﺳﺎﻋﺖ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ

ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎﻓﻘﻂ 1 ﺑﺎﺭﺑﮕﻮﯾﯽ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ.

داستان ساده

داستان ساده ای که ساعت اول انتشار،سایت نویسنده اش 1 میلیون نفر در جهان بازدید داشت و ساعت ها بعد به صد ها میلیون رسید:
گفت و گو با خدا...
در رویاهایم دیدم که با خدا گفت و گو می کنم.
خدا پرسید:پس تو می خواهی با من گفت و گو کنی؟
من در پاسخش گفتم:اگر وقت دارید.
خدا خندید:
وقت من بی نهایت است...
در ذهنت چیست که می خواهی از من بپرسی؟
پرسیدم چه چیز بشر شما را سخت متعجب می سازد؟
خدا پاسخ داد:کودکیشان.....!
اینکه آنها از کودکی شان خسته می شوند،عجله دارند که بزرگ شوند،
و بعد دوباره پس از مدتها،آرزو می کنند که کودک باشند.
اینکه آنها سلامتی خود را از دست می دهند تا پول به دست آورند...
و بعد پولشان را از دست می دهند تا دوباره سلامتی خود را به دست آورند.
اینکه با اضطراب به آینده می نگرند
و حال را فراموش می کنند
و بنابراین نه در حال، زندگی می کنند و نه در آینده
اینکه آنها به گونه ای زندگی می کنند که هرگز نمی میرند،
*و به گونه ای می میرند که گویی هرگز زندگی نکرده اند.
خدا دستانم را گرفت،برای مدتی سکوت کردیم
و من دوباره پرسیدم:
به عنوان یک پدر ،می خواهی کدام درس زندگی را فرزندانت بیاموزند؟
او گفت:بیاموزند که آنها نمی توانند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد،
همه کاری که آنها می توانند بکنند این است که اجازه دهند که خودشان دوست داشته باشند.
بیاموزند که درست نیست خودشان را با دیگران مقایسه کنند،
بیاموزند که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخمهای عمیقی در قلب آنان که دوستشان داریم ایجاد کنیم،
اما سالها طول می کشد تا آن زخمها را التیام بخشیم.
بیاموزند ثروتمند کسی نیست که بیشترینها را دارد،
کسی است که به کمترینها نیاز دارد.
بیاموزند که آدمهایی هستند که آنها را دوست دارند،فقط نمی دانند که چگونه احساساتشان را نشان دهند.
بیاموزند که دو نفر می توانند با هم به یک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند.
بیاموزند که کافی نیست فقط آنها دیگران را ببخشند،بلکه آنها باید خود را نیز ببخشند.
من خاضعانه گفتم:از شما به خاطر این گفت و گو متشکرم.
آیا چیز دیگری هست که دوست دارید فرزندانتان بدانند؟
خداوند لبخند زد و گفت:
فقط اینکه بدانند من اینجا هستم.

من َ در هر تولد تو باز زنده می شوم

امروز که تولد توست

برای تو َبرای چشمهای تو

هدیه ام ناقابل است

خاطراتی از فرداهامان

برای بودنت

همراه ترانه های خیس و باران خورده چشمهایم

و من َ در هر تولد تو

باز زنده می شوم